هر چند آخر ساله و اینجا هم نو پا اما باز هم با تعطیلی مواجه شد به هزار دلیل معقول و غیر معقول:
1- در اواخر سال و درست 3 جلسه مانده به تعطیلی به کلاسها به خاطر خود شیرینی یا زیادی فعال بودن یکی از دوستان در گروه مطالعاتی محکوم شدیم تنها گروهی باشیم (به اضافه یک گروه دیگر از جمعیت نسوان) که مطالعات رو قبل از عید ارائه کریم. این در حالی انجام شد که شاید بعضی دوستان در بعضی دانشکده های دیگر هنوز تحویل کارهای ترم پیش را در جریان دارند.
2- بعد از ارائه مطالعات 4 شنبه سوری بود و ترکوندن یک شهر . ترکوندن 20000 هزار تومان ترقه غربی ( نه از نوع دست ساز) از توی شهر گرفته تا توی بیابان. از عصر گرفته تا بوق .... .
3-از دیگر مصائب شیرین ! آخر سال پرسه زدن تو خیابانها برای خرید آخر سال. خداییش باید 3 ساعت تو ترافیک گیر کنی تا بفهمی یا باب سلیقت نیست یا می خواد خرج سالش رو ار جیب من و امثال من در بیاره .
4-کاری به ویروسی بودن وحشتناک این بابا ( کامپیوتر عزیز)ندارم که 1 روز من رو الاف خودش کرد و آخر هم مجبور به فرمت اساسی اون شدم .ندارم.
پس دلایل موجهی برای تنبلی هم وجود داره فقط باید دنبالش بود .
No comments:
Post a Comment