Monday, November 29, 2004

معماری چیست؟؟؟

معماري چيست؟

اين موضوع بحث اين هفته ي کلاس مباني نظري ما بود.کاري ندارم از کجا اين بحث شروع شد به هر حال سميناري
با اين موضوع داشتيم.بعد از صحبت هاي برگزارکننده ها و مهندس صحاف(استاد درس) قرار شدهرکس تو چند دقيقه راينباره حرف بزنه! بازهم از صحبت هاي ديگران فاکتور مي گيريم.(که نگن حرفاي ما رو تو وبلاگت ميزاريد!)ولي صحبت هاي خودم
سيد حميد نوحي مي گه:معماري هنر معنا دادن به فضاست.هر کدوم از اين 3 کلمه (هنر معنا و فضا) باز خود نياز به تعريف داره. يک مثال:چندي پيش يک پايان نامه داشتيم با موضوع بيمارستان تخصصي کودکان.بحث تو اين کار اين بود که براي نشون دادن فضايي مخصوص کودکان نبايد مثلا عروسک از در و ديوار اويزون کنيم بلکه با ابزار هاي معمارانه اي چون رنگ نور و...(حالا کي گفت اينها ابزار معمارانن!)فضايي براي کودکان تعريف کنيم.
مهندس باقرزاده (مدير گروهمون)ميگه معماري مرز بيان انديشه انتزايي ست.(يا لااقل من اينجور از صحبت هاشون فهميدم).يک مثال ديگه:تو يک تمرين معروف در باهاس از دانشجويان خاستن خونه اي طراحي کنن که ساکنينش در اون احساس غرور کنن
با استفاده از نظرات اين 2 استاد مي خوام بگم: معماري هنر دادن معنا احساس مفهوم انديشه و خيلي چيزاست اونم نه فقط به فضا بلکه به جسم به زمان(!) (و حتي به فرهنگ يا به مردم يک جامعه).مثلا يک تبليغ بازرگاني معماري نيست؟! زماني که شما با استفاده از نور رنگ و...حس کيفيت برتر يک کالا رو در ذهن مخاطب بوجود مياريد!(حتي به دروغ).در پايان اين رو بگم که نه تنها ممکنه معماري رو خيلي چيز ها تاثير بزاره بلکه از خيلي چيزها هم تاثير مي گيره.مثلا از فرهنگ(!)
چون اين سمينار هفته ي ديگه هم ادامه داره منتظر مطالب بعدي در اين باره باشيد

Saturday, November 13, 2004

معماری مفهومی 2

آنچه انسان از دنياي درون و بيرون خود درك مي‌كند، سرانجام به صورت شكلي از بيان و با معناي خاص به عرصه ظهور مي‌رسد. اينكه معاني زندگي را شكل مي‌دهند يا زندگي مفاهيم را بوجود مي‌آورد، شايد پرداختن به يك دور باطل باشد. اما ملاكهاي ارزش گذاري در ذهن انسان معيارهاي معناگرا و مفهوم ساز هستند.
فرض براین است كه معماري مفهومي به عنوان رويكردي در طراحي معماري در پاسخ به نياز انسان به معنا داده شده است. اين گونه معماري شايد بتواند معماري دانشجويي و به تبع آن جامعه معماري از بي‌هويتي و سرگرداني رهايي بخشد.

Friday, October 29, 2004

آندو و معماری مفهومی

به بهانه بررسی کارهای تادئو آندو در کلاس مبانی نظری
یک معمار آماتور و پیرو بانیان معماری مدرن . به کار گیری بتن و شیشه و تلفیق عناصر معماری با آب و نور و فضای سبز . معماری مدرن آندو با خانه آزوما شروع شد.
. خصوصیت اصلی این خانه این بود که باید برای دسترسی به هر یک از فضاهای 4 گانه حتما از حیاط داخلی و فضای باز وسط استفاده می شد. یک جور مینی مالیسم یا همون استفاده از حداقل عناصر.
آندو یک معمار بورتالیسم مینی مالیسم است و معتقد است که برای گفتگو با طبیعت باید از معماری تک رنگ استفاده کرد تا عمق طبیعت به وضوح نشان داده شود.
.
در موزه کودکان عناصر خشک ساختمان باعث شاخص تر شدن طبیعت شده اند.
کلیسای روی آب و کلیسای نور دو کلیسای متفاوت با منطق معمول معماری کلیسا ها اما با تفکر یک معمار شرقی. شرقی ها به آمینیم یا پرستش روح طبیعت اعتقاد دارند اما آندو در کتاب شعر فضا معتقذ است که کلیسای روی آب ربطی به آمینیم ندارد !!.
تاتر روی آب و کلیسای روی آب در یک محدوده و با هم طراحی شده اند .در عکس زیر جاذبه و دافعه و معلق بودن عناصر به عنوان ایده طرح به خوبی دیده می شود.


و کلیسای نور. نور به عنوان یک شاخص در قدیم برای سنجش زمان استفاده می شده است . نور در کلیسای نور خیلی محدود و گزینش شده وارد فضا می شود تا از خصلت تاریکی فضا کاهد و در عین حال تاثیر خود را نیز داشته باشد.
چطوریه که یکی مثل آندو اونم به صورت اماتور میاد و یک سری مفاهیم رو در کارهاش مطرح می کنه . معماری اندو مفهمومی داره که هر انسان عادی ممکنه اون رو متوجه نشه اما به طور یقین از اون لذت می بره. پس می شه بگیم معماری اندو یک نوع معماری مفهومی است؟ مفهموم در کلیسای نور چی بوده ؟ نفوذ نور در عمق تاریکی مفهموم کلیسای نور بوده یا ایده ؟؟؟؟ یا ایده نفوذ نور بوده اما مفهومش خیلی عمیق تره. شاید مفهومش برگرده به ماهیت پرستش . این موضوعیه که بیشتر درباره اون خواهیم نوشت.
به نظر شما معماری مفهومی صرف وجود داره؟؟